به رنگ آسمان دست نوشته های یک خبرنگار

دست نوشته های کم و بیش روزانه من

به رنگ آسمان دست نوشته های یک خبرنگار

دست نوشته های کم و بیش روزانه من

به رنگ آسمان دست نوشته های یک خبرنگار - بزرگ‌ترین کنگره بین‌المللی عباس (ع) شناسی در تاسوعای قم رقم خورد

پرچم حرم حضرت عباس

امروز کتاب سرخ عاشورا برای بیش از هزار و سیصدمین بار ورق خورد و عالمی غرق در ماتم شد، امروز همه کلمات خیس از یاد عباس(ع) سکوت می‌کنند تا مشک‌های خالی سقا قطره‌قطره عطش را فریاد بزند.

امروز در کوچه‌پس‌کوچه‌های شهر قم رمان عاشورا با مقدمه دلاوری‌های سقا خوانده می‌شود و در سوگ دلیرمرد صحنه سرخ عاشورا تصویر مهتابی سقا بر فرات دل‌های مردم قم منعکس می‌شود.

همه‌چیز در همهمه صدای سنج، زنجیر، ناله عزاداران هیئت‌ها و هق‌هق بی‌وقفه اشک‌های مردم قم گم می‌شود، شاید صدای ناله‌ها برای دستان جدا افتاده سقای دشت کربلا است که لرزه بر آسمان‌ها انداخته است.

خیابان‌های شهر در عزای ساقی دشت بلا ناله سر داده است، انگار عطر عباس(ع) در نفس عزاداران و سیل اشک سوگواران جریان دارد، امروز کوچه‌پس‌کوچه‌های شهر قم شاهد حضور بیش از 900 دسته عزاداری است که در رثای سلطان ادب و وفا غرق در ماتم شده‌اند و حرم کریمه اهل‌بیت(س) بازهم مانند سال‌های قبل میزبان خیل عزاداران حسینی است.

انگار عشق در تپش دستان افتاده سقا نفس می‌کشد و کربلا همان منظومه بی‌پایانی است که هیچ ماهی در مدارش نیست، به‌راستی«و الشَّمسِ وَ ضُحیها وَ الْقَمَرِ إِذا تَلیها»؛ و تو پیشاهنگ کاروان خورشیدى که بیش از 1400 سال است در تارک تاریخ می‌درخشی.

قم امروز بزرگ‌ترین همایش بین‌المللی عباس شناسی را برگزار کرده است، عزادارانی با ملیت‌های مختلف همه در کنار هم ناله می‌زنند، ناله‌ای که بیش از هزار سال است در کوچه‌های تاریخ جریان دارد«ای اهل حرم میر و علمدار نیامد».

هیئت‌ها برای عرض تسلیت وارد حریم بانوی کرامت می‌شوند

هیئت کربلایی‌ها با همان عادت قدیمی و بیش از 40 ساله خود با ادب و احترام و در قالب هیئت زنجیرزنی وارد حرم مطهر بانوی آب و آیینه می‌شوند، نگاه عزادار به پرچم گنبد حضرت معصومه(س) خیره می‌شود، همان پرچمی که به‌تازگی از کربلا رسیده است.

هیئت نجفی‌های مقیم هم باادب و احترام وارد حرم می‌شود و سقاهایی که با پای‌برهنه، لباس عربی بر تن و سبو در دست به یاد ساقی دشت کربلا، زائران تشنه‌کام را سیراب از باده تبرک شده به عزای ساقی دشت کربلا می‌کنند. 

هنوز هیئت نجفی‌ها از حرم بیرون نرفته‌اند که کاروان پاکستانی‌ها، هندی‌ها و زنجانی‌های مقیم قم وارد حرم مطهر می‌شوند، غم در چهره همه هویداست، روبه ضریح می‌ایستند و به بانوی آب و آیینه سلام می‌دهند.

کم‌کم هیئت خیابان چهار مردان، تکیه شاه خراسان، هیئت چهل اختران و هیئت حضرت علی‌اکبر(ع) وارد حرم می‌شوند، به‌راستی امروز همه آمده‌اند تا گردش حیا و مردانگى را در نگاه مهتابی ساقی ببینند، انگار ابرهای آسمان از غصه عزای عباس(ع) بغض می‌کنند و اشک‌ها در پیاله چشم کائنات جمع می‌شود. 

امروز یک‌بار دیگر مردم قم رمان سرخ عاشورا را خواندند، دوباره حوالی خیمه‌ها را مرور می‌کنند، خارهای پنهان در دل خاک را می‌کنند تا ظهر عاشورا پای رقیه آسیب نبیند، دوباره صدای العطش خیمه‌ها امروز مرور می‌شود.

عباس! دستانت دخیل اجابت عالم است

انگار املا و مشق عاشقان حسین(ع) از درس جانبازی عباس است، انگار تکلیف امروز مرور امان‌نامه شمر است و مرور جریان خون علی(ع) در رگ‌های عباس(ع). کوردلان می‌خواهند عباس(ع) را از درخت ولایت جدا کنند غافل از این‌که نام حسین(ع) ضربان قلب ساقی است، آن‌ها نمی‌دانند ساقی زاده‌ ام البنین(س) و به بهانه نسب قبیله‌ای امان‌نامه نمی‌پذیرد؟

دستان بریده ساقی دخیل آروزی همه عاشقان است و اگر دستان عباس(ع) که ریسمان اجابت دعا هست قطع شود مشک بر دندان می‌گیرد تا امید خیمه‌ها ناامید نشود، اما...

ساقی بزرگ‌مردی است که در بلوغ عطش و زخم، با شدت خستگی و عطش حتی قطرهای آب بر لبان یاسی خود نمی‌زند و از برزخ رقص موج  و زمزمه فرات ناله عمو آب را می‌شنود و چه حسرتی بیش از هزار سال بر دل شرمنده فرات مانده است آنگاه‌که ساقی آب را به آبرو می‌بخشد، آنگاه‌که دست را به باب‌الحوائجی می‌بخشد.

چه دنیای عجیبی است همان دنیایی که برای عباس(ع) امان‌نامه می‌آورند بی‌آنکه بدانند آن مرد دستانش بزرگ‌ترین سند مظلومیت شیعه است و چه عجیب‌تر این‌که همان‌ها که امان‌نامه می‌دهند، دست به توطئه بریدن دست‌های ساقی، زنند.

امروز قم که نه، عالم عزادار دستان بریده ساقی کربلا است، در مسجد مقدس جمکران امروز همهمه‌ای از جنس اندوه برگزار است، هیئت عزادار حسینی وارد مسجد مقدس می‌شود، غم از درودیوار مسجد می‌بارد، انگار خشت این مسجد ناله غربت عباس(ع) را سر داده است.

عموی آب‌ها عالم عزادار دستان بریده‌ات است 

در گوشه‌ای دیگر از شهر همان‌جا که نوه حضرت عباس(ع)آرام‌گرفته است، مردم قم ناله و ماتم سر داده‌اند، به گنبد که آستان مقدس امامزاده سید علی(ع) که نگاه می‌کنی دلت می‌لرزد از ابهت پرچمی که تا چند وقت پیش روی گنبد حضرت عباس(ع) به اهتزاز درآمده بود.

امروز مردم قم در میان ناله‌ها می‌گویند اگر ساقی فدایی ارباب شد پس خون‌بهای دست‌های بریده عباس چیست؟ بیش از هزار سال است که قصه عطش کربلا را مشک پاره ساقی تمام کرده است، امروز همه روضه‌ها روضه غیرت چشمان خون‌آلود است، روضه برکه‌ای که پیش از همه سیراب شد تا لب‌های عطش را در قلب تاریخ سیراب کند.

ای عموی آب‌های عالم! امروز عالمی غرق در غم دستان بریده توست، انگار تو را به دستان بریده و آروزهای برآورده شده می‌شناسند، انگار بالاترین معانی آب امروز به ظهور رسیده است که مردی جنس نور برای یاری حسین(ع) جان فدا کند، امید خیمه‌ها علمت را بر کدام قله عرفانی به اهتزاز درآوردی که پس از چهارده قرن تمام کوه‌های عالم به این بیرق سرخ عاشورایی سوگند می‌خورند؟!

http://www.tasnimnews.com/Home/Single/548300



  • باران ***
به رنگ آسمان دست نوشته های یک خبرنگار - بارانـــــــــــــــــــــ

حسن باران اینست

 

                  که زمینی ست، ولی

 

                                     آسمانی شده است

 
                                                   و به امداد زمین می آید...

 

baran2.gif

 

پی نوشت: جای همه دوستان خالی قدم زدن زیر باران لطف و صفای بی نظیری دارد،اصلا عصر بــــــاران قشنگی بارید خیلی خیلی قشنــــــگ، اگه خوب گوش کنیم پچ ِپچ ِ بــــــاران را می شنویم، انگار باران عاشقانه هایش را برایمان فرستاده ست!وای که بـــــاران چقدر زیبا در کوچه می رقصد و پای کوبی می کند! گاه شیشه ی ِ پنجره اتاق را نوازش می کند... و یکباره مستانه برای قدم زدن، دعوتمان می کند، باید برخیزیم و خودمان را از غمی که تا مرگ ِ احساس هدایتمان می کند رها کنیم؛باید زیر بــــاران خیس و یله شویم تا روحمان شسته و لطیف شود؛ این روزها حتی  بـــــــاران، هم بهانه است.



  • باران ***
به رنگ آسمان دست نوشته های یک خبرنگار - صداکن مرا...

صدا کن مرا

صدای تو خوب است

صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است

index.jpg

 که در انتهای صمیمیت حزن می روید

در ابعاد این عصر خاموش

 پی نوشت: تولد سهراب سپهری بزرگ مرد پاییزی؛ مبارک.



  • باران ***
به رنگ آسمان دست نوشته های یک خبرنگار - گوهربقیع
 images.jpg

یک عمر سوخت قلب تو از کینه هشام آن دشمن سیاه دل بى حیاى تو

تنها نه در عزاى تو چشم بشر گریست آن دشمن سیاه دل بى حیاى تو

اى خفته همچو گنج، به ویرانه بقیع پر مى‏ زند کبوتر دل، در هواى تو

در را به روى امت اسلام بسته‏ اند آن گمرهان که بى خبرند از صفاى تو

 



  • باران ***
به رنگ آسمان دست نوشته های یک خبرنگار - یه عکس ِ یادگاری
وقتای بیقراری یه عکس ِ یادگاری

همدم لحظه هامه تو که خبر نداری

می گیرمش روبه رو میشه واسم آرزو

فردامو باش می سازم لحظه هامو موبه مو

بود و نبودم میشی توُ تار و پودم میشی

با اینکه از تو دورم همه وجودم میشی

یه عکس ِ شیش در چاهار

 مونده ازت یادگار

بود و نبودم اینه

از همه ی روزگار

اگه بیای دوباره وای که چه حالی داره

غرق ِ چشات میشم من گریه اگه بذاره

میشه یه وقت توی خواب بشی شبیه مهتاب

روی دلم بتابی عکست بیفته رو آب؟

حوض ِ حیات ِ خونه هی می گیره بهونه

اگه نبینه تو رُ داره میشه دیوونه

یه عکس ِ شیش در چاهار

 مونده ازت یادگار

بود و نبودم اینه

 از همه ی روزگار

 

ارمیا برزین

تقدیم به فرزند شهیدی که از چهارسالگی پدرش رو ندیده و هیچ خاطره ای ازش نداره

 



  • باران ***
به رنگ آسمان دست نوشته های یک خبرنگار - آرامش
 

آرامـــش هنرِ نپرداختن به انبوه مسائلیست
که حل کردنش سهم خداســـ❤ـــت . . .
 لحظه هایتان لبریز از آرامش ❤


  • باران ***
به رنگ آسمان دست نوشته های یک خبرنگار - عروجت قلب هستی را لرزاند

 

شهادت امام صادق

 بغض بر گلوی شیعیان چنگ می زند و نبض تاریخ به سختی می زند، دشمنان باز از سر بغض با زهرشان قلب معصوم تو را هدف گرفته اند، تا خشم خدا را برانگیزند.

امروز کوچه‏ هاى مدینه با اشک تو را یاد می کنند، انگار در و دیوار بقیع برای خانه و کاشانه سوخته‌ات ناله می‌کند، چه مظلومانه خانه‌ات در میان هجوم شعله های آتش سوخت و روزگار مادر تداعی شد.

امروز که در بقیع بی شمع چراغ آرام میگری، روح بلند و ملکوتی ات از طعنه های حرامیان کوچه و بازار آسوده می شود، امروز دیگر نوای آرامبخش سحری «ان شفاعتنا لا تنال مستخفا بالصلوة» گوش جان را نوازش نمی کند.

از صبح منادى از عرش با غمى به بلنداى آسمان فریاد می‌زند و صدای ناله و افغان ملائک به گوش می‌رسد که با تابوتی از نور برای بردنت به بهشت به زمین هبوط می کنند.

در تقویم این تاریخ پر فراز و نشیب و دردناک آزار دیدن شیعه، تلخ ترین روزها، روز سرخ شهادت و آتش و دود است، آتش و دودی که میراث ماندگار مظلومیت شیعه است، آتشی که کاشانه بانوی نور را درنوردید، آتشی که خیمه های آل الله را در سرخ ترین ظهر تاریخ خاکستر کرد، آتشی که کاشانه صادق آل محمد(ص) را به آسانی سوزاند.

امروز همهمه‌ای عظیم در جهان برپا شده است، صدای ناله و شیون کائنات در عزای میوه دل باقرالعلوم(ع) به گوش می‌رسد و جهان شرمنده تمام صبر و بردباری شماست.

غروب غریبانه ات، آیه‌های زخم و درد را بر بال کبوتران خسته بقیع به پیشگاه آسمانیان عرضه می کند، امروز زمین آبستن تلخ ترین اشک ها است و خورشد داغدار غم عروج رئیس مذهب شیعه است. 

بغض بر گلوی شیعیان چنگ می زند و نبض تاریخ به سختی می زند، دشمنان باز از سر بغض با زهرشان قلب معصوم تو را هدف گرفته اند، تا خشم خدا را برانگیزند.

بیش از هزار سال است که خورشید از چشمان تو تقلید می‏کند و دانشگاه ها به افتخار اسم زیبنده تو نفس می کشند، حوزه های علمیه از روشنای دانش عمیق تو سال های سال است که نفس می کشد و عطر دل انگیز دانشت را در جهان منتشر می کند.

امروز همه در آیینه دل عکس بقیع را می بینند و شاهد ناله های حزن انگیز مردم پشت پنجره های مشبک بقیع هستند، هوای قلب ها تاریک است و بارانی، انگار بوی آتش و دود به مشام می رسد، انگار باز خانه ای در میان شعله های آتش مدینه می سوزد.

http://www.tasnimnews.com/Home/Single/469521

  • باران ***
به رنگ آسمان دست نوشته های یک خبرنگار - مسجد مقدس جمکران، میعادگاه دل‌های منتظر عاشقان امام زمان(عج)

جمکران روستایی کوچک در 10 کیلومتری قم است که نامی بزرگ بر خود دارد: جمکران!

منظور از جم، یکی از سلاطین افسانه‌ای ایران، یعنی جمشید است که در اسطوره‌های ایرانی بسیاری از پیشرفت‌های بشری و حتی رفتن به آسمان را به وی نسبت داده‌اند و طول مدت سلطنت وی را هزار سال یا بیشتر دانسته‌اند و منظور از کران به معنی چمنزار سرسبز و دشت وسیع است که واژه جمکران به دشت جم معنی می‌شود.

اما علت معروفیت هزار سال اخیر جمکران، نه انتساب آن به یکی از سلاطین افسانه ایران زمین، بلکه وجود مسجد مقدس جمکران است که از دیرباز، میعادگاه عاشقان و عارفان و توتیای چشم منتظران حضرت مهدی (عج) است.

حرم کریمه اهل‌بیت (س) و مسجد جمکران، دو نگین ارزشمند شهر قم
در متون تاریخی شیعه آنچه به ثبت رسیده است از قدمت این مسجد، مبین قدمت بیش از هزار ساله این مکان مقدس و به فرمان مقدس حضرت مهدی (عج) در بیداری و نه در خواب تأسیس شده است؛ این مسجد عظیم الشان قرارگاه سه شنبه شب‌های عاشقی است، اما چرا سه‌شنبه‌ها و چرا شهر قم؟

از زمانی که پیکر مطهر بانوی آب و آیینه، در شهر قم آرام گرفت، فضایی جدیدی برای این شهر در پیک تاریخی رقم زد، البته در روایات متعدد فضیلت این شهر همان بس که علی ابن موسی الرضا (ع) درباره فضیلت این شهر فرمودند: «خداوند از آنان خشنود باشد، بهشت دارای هشت در است و یکی از آن‌ها از آن قمیان است، اهل قم بهترین شیعیان ما از میان دیگر شهرها هستند، خداوند دوستی ما را در سرنوشتشان آمیخته است».

اما درباره چرایی وجود مسجد مقدس جمکران در شهر مقدس قم، و چرا سه شب‌های جمکران، باید توجه داشت که از سال 273 هجری که این مسجد ساخته شده است تاکنون بیش از 1160 سال از تأسیس این مسجد مقدس می‌گذرد، اصل ماجرای تأسیس مسجد به حسن بن مثله جمکرانی بر می‌گردد که از سوی امام زمان (عج) مأمور به ساخت این مسجد شده است.

دستور ساخت مسجد جمکران در بیداری به حسن بن مثله داده شده است
البته باید در نظر داشت که بر اساس نظر اکثر علما به‌ویژه آیت‌الله مکارم شیرازی ماجرای دستور ساخت مسجد مقدس جمکران در بیداری اتفاق افتاده است و همچنین حسن بن مثله جمکرانی فرد عادی و معمولی نبوده است، بلکه در روایات از او به عنوان مردی صالح، باتقوا و شناخته شده یاد می‌شود، تنها نیمی از این ماجرا مربوط به حسن بن مثله است و مابقی آن توسط فرد دیگری با نام سید ابوالحسن مورد تصدیق واقع می‌شود.

کتاب نجم الثاقب از تألیفات عالم فرزانه میرزا حسین نوری یکی از معتبرترین سندهایی است که بر شیوه ساخت مسجد مقدس جمکران صحه می‌گذارد.

علامه بزرگوار، میرزا حسین نورى، در کتاب ارزشمند نجم الثاقب که به فرمان میرزاى بزرگ، آن را نوشت و میرزاى شیرازى، در تقریظ خود، از آن ستایش فراوان کرد و نوشت: «براى تصحیح عقیده خود، به این کتاب مراجعه کنند تا از لمعانِ انوار هدایتاش، به سر منزل یقین و ایمان برسند»   تاریخچه تأسیس مسجد مقدس جمکران را به شرح زیر آورده است:

شیخ فاضل، حسن بن محمد بن حسن قمی، معاصر شیخ صدوق، در کتاب تاریخ قم از کتاب مونس الحزین فی معرفة الحق و الیقین ـ از تألیفات شیخ صدوق ـ بناى مسجد جمکران را به این عبارت نقل کرده است: شیخ عفیف صالح حسن بن مثله جمکرانی  می‌گوید:  شب سه‌شنبه، هفدهم ماه مبارک رمضان 373 هجری،  در منزل خود خواب بودم که افرادی به خانه من آمدند، نیمی از شب گذشته بود که مرا بیدار کردند و گفتند: «برخیز و امر امام محمد مهدى صاحب الزمان، صلوات الله علیه را اجابت کن که ترا می‌خواند».

حسن بن مثله می‌گوید: «من، برخاستم و آماده شدم» چون به در سراى رسیدم، جماعتى از بزرگان را دیدم. سلام کردم. جواب دادند و خوش آمد گفتند و مرا به آن جایگاه که اکنون مسجد (مقدس جمکران) است، آوردند».

چون نیک نگاه کردم، دیدم تختى نهاده و فرشى نیکو بر آن تخت گسترده و بالش‌های نیکو نهاده و جوانى سى ساله، بر روى تخت، بر چهار بالش، تکیه کرده، پیر مردى در مقابل او نشسته، کتابى در دست گرفته، بر آن جوان می‌خواند.
بیش از شصت مرد که برخى جامه سفید و برخى جامه سبز بر تن داشتند، برگرد او روى زمین نماز می‌خواندند.

آن پیرمرد که حضرت خضر (ع) بود، مرا نشاند و حضرت امام  (عج) مرا به اسم خواند و فرمود: «برو به حسن بن مسلم بگو: «تو، چند سال است که این زمین را عمارت می‌کنی و ما خراب می‌کنیم. پنج سال زراعت کردى و امسال دیگر باره شروع کردی، عمارت می‌کنی، رخصت نیست که تو دیگر در این زمین زراعت کنی، باید هرچه از این زمین منفعت برده‌ای، برگردانی تا در این موضع مسجد بنا کنند».

به حسن بن مسلم بگو: «اینجا، زمین شریفی است و حق تعالی این زمین را از زمین‌های دیگر برگزیده و شریف کرده است، تو آن را گرفته به زمین خود ملحق کرده‌ای! خداوند، دو پسر جوان از تو گرفت و هنوز هم متنبّه نشده‌ای! اگر از این کار بر حذر نشوی، نقمت خداوند، از ناحیه‌ای که گمان نمی‌بری بر تو فرو می‌ریزد».

جمکران از دیدگاه علما و مراجع عظام تقلید
این بخشی از ماجرای تشرف به محضر حضرت مهدی (عج) و دستور ساخت مسجد مقدس جمکران است و اما مسجد مقدس جمکران از منظر بزرگان دین نیز قابل تأمل است، این مسجد مقدس؛ از دیدگاه عالمان بزرگ شیعه و بندگان پرهیزکار، موقعیت ویژه‌ای دارد که علما به بهره‌مندی از فضای مقدس این مسجد تأکید زیادی دارند تا جایی که: رهبر معظم انقلاب مسجد جمکران را، گنجینه فناناپذیر شیعه می‌داند که باید از آن بهره‌مند شد.

مرحوم آیت اللّه بهجت درباره مسجد مقدس جمکران تصریح می‌کرد: خود این مسجد، افراد را راهنمایی می‌کند، حرف من این است که ما معتقدیم این مشاهد مبارکه و مساجدی نظیر جمکران، مستغنی از معرّفی هستند، اگر کسی بگوید رفتم و چیزی در آنجا ندیدم، به حسب ظاهر باید گفت: از روی اعتقاد صحیح نرفته است یا برای امتحان رفته یا همین طور رفته است، به هر حال بهترین معرّفِ این اماکن، خودشان هستند.

آیت اللّه مکارم شیرازی گفت: مسجد جمکران، مطابق روایت موجود، به فرمان حضرت مهدی (عج) برای هدف بزرگی در این منطقه از شهر تاریخی ـ مذهبی قم ساخته شده است، هرکس در فضای ملکوتی آن قرار می‌گیرد، احساس روحانیتی عجیب و جاذبه معنوی فوق‌العاده می‌کند؛ این جاذبه نیرومند معنوی، به اضافه قضای حوایج و حل مشکلات فراوانی که مردم از عبادت در آن و توسل به حضرت مهدی (عج) دیده‌اند، بر شکوه دامنه آن افزوده است.

مرحوم آیت اللّه العظمی فاضل لنکرانی درباره مسجد مقدس جمکران این نظر را داشت که، در دوران طلبگی، من خیلی زیاد به مسجد جمکران می‌رفتم و کرامات زیادی در این مسجد دیده و شنیده‌ام.

مرحوم آیت اللّه العظمی بروجردی نیز این نظر را داشت که، اگر برای من مقدور بود، نمازهای واجب روزانه را هم در مسجد جمکران می‌خواندم.

مرحوم آیت اللّه العظمی مرعشی نجفی درباره عظمت مسجد جمکران گفته است، حقیر مکرر کراماتی در آنجا مشاهده کرده‌ام، جای تردید نیست که از امکنه ای است که مورد توجه و منزول برکات الهی می‌باشد و بعد از مسجد سهله، این بهترین مقام و جایی است که منتسب به حضرت ولی‌عصر (عج) می‌باشد.

درباره ساخت مسجد مقدس جمکران نیز ‌در کتاب‌ «خلاصة‌ البلدان»‌ از کتاب‌ مونس‌ الحزین‌ ـ از تصنیفات‌ شیخ‌ صدوق‌ که از سندهای صحیح‌ و معتبر است، از امیر مؤمنان‌ (ع) روایت‌ شده است که‌ خطاب‌ به‌ حذیفه‌ فرمود: «ای‌ پسر یمانی‌! در اول‌ ظهور، خروج‌ نماید قائم‌ آل‌ محمد (عج) از شهری که‌ آن‌ را قم‌ گویند و مردم‌ را دعوت‌ به‌ حق‌ می‌کند، همه خلائق‌ از شرق‌ و غرب‌، به‌ آن‌ شهر روی‌ آورند و اسلام‌، تازه‌ شود... ای‌ پسر یمانی‌! این‌ زمین‌ مقدس‌ است‌، از همه لوث‌ها، پاک‌ است‌... عمارت‌ آن‌، هفت‌ فرسنگ‌ در هشت‌ فرسنگ‌ باشد. رایت‌ وی‌ بر این‌ کوه‌ سفید بزنند، به‌ نزد دهی‌ کهن‌، که‌ در جنب‌ مسجد است‌، و قصری‌ کهن‌ -که‌ قصر مجوس‌ است‌ـ و آن‌ را «جمکران‌» خوانند. از زیر یک‌ مناره‌ آن‌ مسجد بیرون‌ آید، نزدیک‌ آنجا که‌ آتشخانه گبران‌ بوده‌...».

البته از این‌ حدیث‌ شریف‌، این‌گونه برداشت می‌شود که‌ «مسجد سهله»‌ در دوران‌ ظهور حضرت‌ مهدی (عج) پایگاه‌ آن‌ حضرت‌ است و مسجد مقدس‌ جمکران‌ نیز در عصر ظهور، جایگاه‌ خاصی‌ دارد و پایگاه‌ دیگری‌ برای‌ امام زمان (عج) محسوب می‌شود.

مسجد جمکران میعادگاه عشقی است که همانند سرزمین رازها، معدن امدادها و عنایات است، این مسجد معدن محل انس دل‌های خسته با نگاه گره گشای امام معصوم (عج) است، قدم که به وادی عشق جمکران می‌گذاری یک‌باره از عمق وجود بر این فرهنگسرای دلدادگی، بر شاهراه ارتباطی دل‌های منتظر و گنبد فیروزه‌ای جمکران سلام می‌دهی.

http://www.tasnimnews.com/Home/Single/432117



  • باران ***
به رنگ آسمان دست نوشته های یک خبرنگار - مهمونی تسنیم

امروز ما تو دفترمون مهمون داشتیم، یکی از مدیران استانی که خیلی هم خوش برخورد بود با مدیر روابط عمومیش اومده دفترمون، بنده خدا داشت درباره مسائل مهم کاری و سوالات ما صحبت می کرد، اما ...

اما من و زینب به عادت همیشگی درحال سوتی گرفتن و شیطنت هستیم، البته الان خنده من و زینب ربطی به سوتی گرفتن نداره، فقط شیطنت هست اینجا؛ اصلا من و زینب کافیه فقط به هم نگاه کنیم، خدایی یه نگاه من و زینب و به هم لبخند زدن معادل صد دقیقه صحبت کردن هست.



  • باران ***

این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

زکات علم، نشر آن است. هر وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از ,بلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.

همچنین وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.

  • باران ***