به رنگ آسمان دست نوشته های یک خبرنگار

دست نوشته های کم و بیش روزانه من

به رنگ آسمان دست نوشته های یک خبرنگار

دست نوشته های کم و بیش روزانه من

۲ مطلب در فروردين ۱۳۹۳ ثبت شده است

به رنگ آسمان دست نوشته های یک خبرنگار - پیک سحر

ای که به عشقت زنده منم

گفتی از عشقت دم نزنم

من، نتوانم، نتوانم، نتوانم

من غرق گناهم، تو عذر گناهی

روز و شبم را، توچو مهریوچو ماهی

چه شود گر، مرا رهانی ز سیاهی

چون باده بجوشم، در جوش و خروشم

من سر زلفت، به دو عالم، نفروشم

یک نفس ای پیک سحری

بر سر کویش کن، گذری

گو که ز هجرش، به فغانم، به فغانم

ای که به عشقت زنده منم

گفتی از عشقت دم نزنم

من، نتوانم، نتوانم، نتوانم

همه شب در ماه و پروین، نگرم

مگر آیدرخسارت در نظرم

چه بگویم، چه بگویم،به که گویم این راز

غمماین بس، که مرا کس،نبود دمساز

یک نفس ای پیک سحری

بر سر کویش کن گذری

گو که ز هجرش، به فغانم، به فغانم

ای که به عشقت زنده منم

گفتی از عشقت دم نزنم

من، نتوانم، نتوانم، نتوانم



  • باران ***
به رنگ آسمان دست نوشته های یک خبرنگار - تمنای وجود

ای مهر تو من را دمی از یاد نرفته

عکس رخ تو از دل ناشاد نرفته

از خیرگیِ حُب و تمنای وجودت

جایی تو شنیدی که ز من آه نرفته؟

تا عکس رخت همنفس صبا شد

ایمان من آن بود که بر باد برفته

تا قامت رعنای تو شد الفت قلبم

میل و نظرم سوی چمنزار نرفته

از شعله عشق دلِ لیلی تو چه دانی؟

تا دست تو بر آتشِهیزمنرسیده

یارب تو بسوزان دل فرهاد در آن دم

گر بر دل شیرین، نظری پاک نکرده

باران نکند شکوه ز هجران و جدایی

از مدرسه عشق کسی شاد نرفته

نیمه شب نیمه فروردین 93



  • باران ***